جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Call For

معنی‌ها

کسی را صدا زدن

درخواست کردن، تقاضا کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

سراغ (کسی یا چیزی) رفتن

تلفن زدن (برای درخواست چیزی)

ایجاب کردن، مستلزم بودن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد call for

phrasal verb shout out in order to summon (a person), demand; entail

Synonyms:

require need request ask for necessitate involve want occasion suggest inquire lack

phrasal verb ask for in a loud voice

phrasal verb request

phrasal verb necessitate

phrasal verb stop at a place and ask for (someone)

ارجاع به لغت call for

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «call for» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/call-for

لغات نزدیک call for

پیشنهاد بهبود معانی

اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!